مدل کسب و کار چیست؟

اصطلاح مدل کسب و کار به برنامه شرکت برای کسب سود اشاره دارد. این محصول محصولات یا خدماتی را که مشاغل قصد فروش آنها را دارد ، بازار هدف مشخص شده و هزینه های پیش بینی شده را مشخص می کند.

 مدلهای تجاری هم برای مشاغل جدید و هم برای کسب و کارهای جدید اهمیت دارد. آنها به شرکتهای جدید و در حال توسعه کمک می کنند تا سرمایه گذاری جذب کنند ، استعدادها را جذب کرده و به مدیران و کارکنان انگیزه دهند. 

مشاغل تأسیس شده باید به طور مرتب برنامه های تجاری خود را به روز کنند ، در غیر این صورت نمی توانند روندها و چالش های پیش رو را پیش بینی کنند. برنامه های تجاری به سرمایه گذاران در ارزیابی شرکت های مورد علاقه آنها کمک می کند

 

 تاریخچه مدل کسب و کار

با گذشت سالها ، مدلهای تجاری بسیار پیچیده تر شده اند. مدل کسب و کار طعمه و قلاب (همچنین به عنوان "مدل تجاری تیغ و تیغ" یا "مدل کسب و کار محصولات گره خورده" نیز شناخته می شود) در اوایل قرن 20 معرفی شد. این شامل ارائه یک محصول اساسی با هزینه بسیار پایین ، اغلب با ضرر ("طعمه") ، و سپس جبران مبالغ جبرانی برای پر کردن مجدد یا محصولات یا خدمات مرتبط ("قلاب") می شود. 

مثالها عبارتند از: تیغ (طعمه) و تیغه (قلاب). تلفن های همراه (طعمه) و زمان هوا (قلاب) ؛ پرینترهای رایانه ای (طعمه) و پر کردن کارتریج جوهر (قلاب) ؛ و دوربین (طعمه) و چاپ (قلاب). یک نوع از این مدل توسط Adobe ، یک توسعه دهنده نرم افزار که سند خوان خود را به صورت رایگان در اختیار داد ، اما چند صد دلار برای سند نویسنده خود هزینه کرد ، مورد استفاده قرار گرفت.

امروزه نوع مدلهای تجاری ممکن است به نحوه استفاده از فناوری بستگی داشته باشد. به عنوان مثال ، کارآفرینان در اینترنت همچنین مدلهای کاملاً جدیدی را ایجاد کرده اند که کاملاً به فناوری موجود یا جدید بستگی دارد.

 با استفاده از فناوری ، مشاغل می توانند با کمترین هزینه به تعداد زیادی از مشتریان دسترسی پیدا کنند. علاوه بر این ، افزایش برون سپاری و جهانی شدن به این معناست که مدل های تجاری باید منابع استراتژیک ، زنجیره های پیچیده عرضه و حرکت به سمت ساختارهای قراردادی مشارکتی را نیز در نظر بگیرند. 

چرا مدل کسب و کار مهم است

مدل کسب و کار یک عنصر مهم برای موفقیت هر استارتاپی است زیرا در بلند مدت ارزش آن را باز می کند. به نوعی ، توسعه یک مدل تجاری تنها در مورد استراتژی های کسب درآمد نیست.

در واقع ، این بسیار جامع تر است. برای توسعه مدل کسب و کار ، شرکت ها باید برای چندین ذینفع ارزش ایجاد کنند. بنابراین ، یک مدل کسب و کار درباره چیزی است که باعث می شود کاربران به برنامه ، خدمات یا محصول شما بازگردند. این در مورد چگونگی کسب و کارها از راه حل شما است. این در مورد چگونگی توسعه تأمین کنندگان تجارت خود از طریق آن است.

مدل کسب و کار همه این موارد با هم است. به طور خلاصه ، وقتی این قطعات به هم می رسند ، آن وقت است که می توانید بگویید یک مدل تجاری دارید. 

مثالهای مدل کسب و کار

لکس استروالدر ، که در قالب "یک مدل کسب و کار واقعاً مجموعه ای از مفروضات یا فرضیه ها است" حضور دارد ، کسی که می تواند جامع ترین الگو را برای ساختن این فرضیه ها توسعه دهد. 

"بوم مدل کسب و کار" نه قسمتی او اساساً راهی سازمان یافته برای بیان مفروضات شما در مورد نه تنها منابع کلیدی و فعالیتهای کلیدی زنجیره ارزش شما ، بلکه پیشنهاد ارزش شما ، روابط با مشتری ، کانالها ، بخشهای مشتری ، ساختار هزینه ، و جریان درآمد - برای اینکه ببینید آیا چیز مهمی را از دست داده اید و مدل خود را با دیگران مقایسه کنید.

هنگامی که شروع به مقایسه یک مدل با مدل دیگر می کنید ، وارد قلمرو استراتژی می شوید که مدل های تجاری اغلب با آن اشتباه گرفته می شوند. 

در "چرا مدلهای تجاری مهم هستند" ، مگرتا به اولین اصول برای ایجاد تمایز ساده و مفید باز می گردد و اشاره می کند که یک مدل کسب و کار توصیفی از نحوه عملکرد کسب و کار شما است ، اما یک استراتژی رقابتی توضیح می دهد که چگونه شما بهتر از رقبای خود عمل خواهید کرد. به این می تواند با ارائه یک مدل تجاری بهتر باشد - اما همچنین می تواند با ارائه یک مدل تجاری مشابه به بازارهای مختلف باشد.

معرفی یک مدل تجاری بهتر در بازار موجود ، تعریف یک نوآوری مخرب است. برای کمک به استراتژیست ها در درک نحوه عملکرد آن ، کلی کریستنسن در "در بازآفرینی مدل کسب و کار خود" که به منظور تسهیل در نحوه ایجاد اختلال در مدل کسب و کار شرکت کننده جدید طراحی شده است ، نظر خاصی در مورد این موضوع ارائه کرد. 

این رویکرد با تمرکز بر پیشنهاد ارزش مشتری آغاز می شود-چیزی که کریستنسن آن را "کار انجام شده" مشتری می نامد. سپس جنبه های فرمول سود ، فرایندها و منابعی را که باعث می شود رقیب نه تنها بهتر ، بلکه کپی یا پاسخگویی به آن دشوارتر است شناسایی کند - شاید یک سیستم توزیع متفاوت (فروشگاه iTunes). یا چرخش سریعتر موجودی (Kmart) ؛ یا شاید یک رویکرد تولید متفاوت (مینییم های فولادی).

بسیاری از نویسندگان نشانه هایی را پیشنهاد کرده اند که می تواند نشان دهد بنزین فعلی شما در حال تمام شدن است. ریتا مک گرات در "وقتی مدل کسب و کار شما در مشکل است" می گوید اولین علامت زمانی است که نوآوری در پیشنهادات فعلی شما پیشرفت های کوچکتر و کوچکتر را ایجاد می کند (و کریستنسن موافق است).

 او می گوید شما همچنین باید نگران باشید ، زمانی که افراد شما به طور کلی در فکر بهبود پیشرفت های جدید هستند یا مشتریان شما به طور فزاینده ای جایگزین های جدید پیدا می کنند.

البته دانستن اینکه به یکی نیاز دارید و یکی ایجاد می کنید ، دو چیز بسیار متفاوت است. هر تعداد مقاله به طور خاص بر روش هایی تمرکز می کنند که مدیران می توانند از مدل تجاری فعلی خود فراتر رفته و مدل جدیدی را تصور کنند. 

در "چهار راه برای نوآوری در مدل کسب و کار" ، کاران گیوترا و سرگئی نتسین به دنبال راه هایی برای ایجاد یک مدل جدید با تغییر مدل کسب و کار فعلی خود در چهار گروه گسترده هستند: 

با تغییر ترکیب محصولات یا خدمات ، به تعویق انداختن تصمیمات ، تغییر افرادی که تصمیم می گیرند و انگیزه ها را در زنجیره ارزش تغییر می دهند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

داستان‌ سرایی یا استوری تلینگ ابزاری قدرتمند برای کسب و کار

کاربرد پرسونا در ایمیل مارکتینگ

مدل کسب و کار اینفلوئنسرها